شعر دماوند از آشیل

میشه با زمزمه عشق   

اسمتو بازهم صدا کرد 

روی قله دماوند 

چشم خورشید و نگاه کرد 

با صدای عاشقانه شعر بارونو می خونیم 

رخت غربت دلارو با تن خزر می شوریم 

از خلیج آبی فارس 

تا کنار تخت جمشید  

شونه میزنه مو هاشو  

چشای قشنگ خورشید 

یادگار طاق بستان 

زاگرس و البرز و تهران 

آسمونت پر ز مهر عشق باد 

در پناه خوب یزدان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد