مساله مهمی که از نگاه اشخاص متفاوت هست و گاهی درک آن برای بعضی ها عجیب مساله حساسیت چشم و گوش انسان در مقابل کیفیت سیستم سینمای خانگی است. شاید اگه از بیرون نگاه کنید کمی عجیب باشه که چرا در مورد یک سیستم سینمای خانگی پیشرفته که چشم و گوش شما نتونست ایرادی از صدا و تصویر اون بگیره یک حرفه ای توانسته محدودیت های اون رو تشخیص بده و کلی در مورد صدا و تصویر اون حرف بزنه. بیبینید چشم و گوش انسان میتونه با تجربه بیشتر و دقت تکامل پیدا کنه، به این معنی که با استمرار در شنیدن و دیدن افزایش تجربه حساسیت چشم و گوش افزایش پیدا میکنه وچشم و گوش شنونده در جایگاه بالاتری از یک چشم و گوش عادی در تشخیص تفاوت ها قرار میگیره. اینطور نیست که چشم و گوش شخص عادی درست نشنود و نبیند و یک حرفه ای درست ببیند و بشنود نه، بلکه این وسط فقط حساسیت انسان بیشتر میشود و تفاوتها در نگاه یک حرفه ای نسبت به یک شخص عادی خیلی بیشتر نمایان هست. دقیقا مثل دیدن یک تصویر از فاصله دور و نزدیک . هر چقدر به یک تصویر نزدیکتر باشیم آنرا واضح تر میبینیم و تفاوت تصویرهای کپی را از اصل بهتر درک میکنیم و هر چقدر از تصویر دورتر باشیم تفاوتها کمتر به چشم می آید. برای همین هست که وقتی جلوی من و شما دو تا دی وی دی پلیر قرار میدن که تفاوت زیادی برای ما ندارند ، اما برای یک حرفه ای این دو پلیر خیلی متفاوت هستند. این مساله بارها تجربه شده که یک تازه کار با یک صدا و تصویر عالی روبرو شده اما فقط گفته “خوب هست اما بنظرم اصلا به این قیمت نمی ارزد” ، یعنی چشم و گوش یک شخص عادی در ابتدا تفاوت ها رو کم میبینه در حالی که یک حرفه ای تفاوت ها رو بیشتر میبینه. در مورد ساز نوازندگان هم همینطوره، یک نوازنده تازه کار با هر سازی میتونه شروع کنه اما هر چقدر تجربه شنیداریش بیشتر میشه گوشش تفاوت اصوات مشابه رو بهتر و بیشتر درک میکنه و بعد از یک مدت بسمت یک ساز بهتر میره و این حرکت توقف نداره. بنابر این میشه گفت اندازه تفاوتها در نگاه یک حرفه ای با یک تازه کار بسیار متفاوت هست و البته همه انسان ها این قابلیت رو دارند که با دیدن و شنیدن بیشتر چشم و گوش حساس تری داشته باشند. اگه در مورد تصویر و صدای یک سیستم رفرنس کلی مطلب نوشته میشه دلیلش اینه که چشم و گوش حرفه ای توانسته تفاوتها رو بخوبی درک و بیان کند. مساله افزایش حساسیت باعث میشه بیننده با مرور زمان محدودیت های سیستم خودش رو در مقایسه با سیستمهای بهتر بیشتر درک کنه و بسمت خرید یک سیستم بهتر برود و این حرکت کاملا طبیعی است اما مشکل اینجاست در دنیای ما دقت سیستم رابطه نسبتا خطی (در مقیاس لگاریتمی) با قیمت سیستم داره و ما مجبور میشیم بیشتر هزینه کنیم. این وسط تحلیل گران هم به اندازه کافی سعی در قلقلک دادن مشتریان میکنند تا اونرو بسمت تغییر سیستم هدایت کنند و از این طریق سود تجاری رو بالا نگهدارند. یه مساله دیگه هست اونم اینه وقتی توان مالی خرید یک سیستم رو ندارید برای دیدن و شنیدن آن اقدام نکنید چون ممکنه دیگه سیستم خودتون براتون جذاب نباشه. هدف در نهایت لذت و به آرامش رسیدن است.