قصد دارم تا در این ارسال به دلیل اینکه بخش های فلسفی ماهایوگا از گستردگی فراوانی برخوردار هستند ، تنها به ذکر و توضیح بخش های مهمتر بپردازم . در ارسال بعد روش انجام تکنیک ((من که هستم؟)) را مورد بررسی قرار خواهم داد .
15-فرورفتن در قلب
بهمان صورتی که یک غواص در درون چاه فرو میرود و به جستجو برای یافتن شیء میپردازد ، به همان صورت نیز باید که فرد با نگه داشتن زبان ( سخن ) ، و نفس ، عمیقا در خود فرو رود تا محلی که ایگو ( نفس اماره یا خود سرکش ) از آن منشا میگیرد را بیابد.
در حالی که سخن نگفتن ضرورت دارد ، مبتدیان میتوانند برای جلوگیری از پراکندگی ذهنشان سوال (( من که هستم ؟ )) را تکرار نمایند . اما در صورتی که فرد بتواند در عمق قلب فرو رود به این سوال نیازی ندارد . در این تمرین ، در حالی که ذهن در جستجو برای یافتن منشا نفس میباشد و به صورت پیوسته در در قلب مشغول بکار است ، روی قلب متمرکز میشود و قادر به سرگردان شدن نیست ؛ در نتیجه هدف یعنی تمرکز ذهن حاصل میشود .
مزیت ماها یوگا نسبت به روش های یوگا :
در انجام یوگا ضروری است که فرد از قبل بعضی از برتری های معنوی را در خود پرورش دهد، و این درحالی است که انجام ماها یوگا خود به خود این برتری ها را افزایش میدهد .
در ماها یوگا تمرین باعث روشن شدن تئوری میگردد در حالی که در یوگا تئوری راهنمای تمرین میباشد .
16- فاصله بین افکار
نکته قابل توجه این است که با انجام تمرینات به تدریج از فعالیت ذهن کاسته میشود ، یعنی ؛ اگر در گذشته در مدت 1 دقیقه تعداد 8 فکر جزئی از ذهن عبور میکرد ، بعد از انجام تمرین در 1 دقیقه تنها افکاری از ذهن عبور میکنند که اهمیت داشته باشند . با انجام مکرر تمرین ، لحظات ناب بدون فکر یا آگاهی مطلق را درک خواهید کرد .
17-واساناها و سکس
واسانای سکس ، یک واسانای اکتسابی است که بر اثر تولد های مکرر پرورش یافته و بصورت غریزه شکل گرفته است . لذت ناشی از آن و تفکر در مورد سکس باعث افزایش قدرت واسانای آن میشود . این واسانا در همه وجود دارد ، مگر افرادی که با تمرینات گوناگون آنرا ضعیف کرده باشند .
کسانی که در حال پیشرفت معنوی هستند از این واسانا پرهیز داده میوند ؛ گرچه ممکن است غلبه کامل بر آن بسیار دشوار باشد ، ولی بسیاری معتقدند با یاد خدا بودن و رد کردن افکار مربوط به سکس میتواند کمک بسیاری کند . با اینهمه اکثر مردم در مقابل آن ضعیف هستند و مشکلات زیادی را از نتایج آن متحمل میشوند .
18- آرام کردن و سکون ذهن
بعد از کم شدن فعالیت ذهن باید آنرا ساکن کرد . آرام کردن ذهن تنها راه برای رسیدن به روشن بینی است . در بودیسم نیز برای رسیدن به رهایی تاکید زیادی بر تمرکز و آرام سازی ذهن شده است .
((قرآن : توکلت علی الله ، الله مع الصابرین )).
((انجیل : آرام باشید و بدانید که من خدا هستم )).
در ایتدا آرام کردن ذهن کار بسیار دشواری خواهد بود چرا که افکار هجوم می آورند تا فضای آزاد و بدون فکر را اشغال کنند ، اما پس از مدتی اینکار بسیار لذتبخش خواهد شد . ماهاریشی میگوید :
هنگامی که افکار حمله ور شدند از خود بپرسید : این افکار برای کیست ؟ من کیستم ؟
19- صدای درونی
همانگونه که فکر میکنید به همان صورت صدای درونی را میشنوید . در ابتدا شنیدن صدای درونی فقط با تمرکز امکانپذیر است ، اما با تمرین و تمرکز به تدریج صدای درونی به راحتی با شما گفتگو خواهد کرد و شما را راهنمایی میکند .
(( مهاتماگاندی )) در این زمینه میگوید :
سراسر فعالیت های سیاسی من سرشار از امدادهای غیبی بود ، صدایی که هرگز اشتباه در آن وجود نداشت ، آیا ممکن است فعالیتی که خداوند راهنمای آن است با شکست روبرو شود ؟
به این ترتیب قسمت فلسفی ماها یوگا به پایان میرسد . در ارسال های بعدی شیوه انجام تکنیک من که هستم ؟ را آموزش خواهم داد .
به امید موفقیت روزافزون تمام کسانی که بدنبال رهایی و آزادی تفکر هستند .