این قسمت از ترجمه مربوط به معرفی اذکار مقدس و توضیحاتی پیرامون آنهاست . و همچنین توضیح خواب و تفسیر منطقی ارتباط خواب با رهایی و رسیدن به روشن بینی است .
جلوه های خداوند در دانش ودائی هند و مانترا های مربوط به آن :
*لرد گنش :
این جلوه از خداوند را به صورت سر فیل نشان می دهد که علامت قدرت ، صبر و بردباری خداوند است .این جلوه از خداوند ، برطرف کننده موانع و بخشنده موفقیت ها است .
? راما و کریشنا :
را ما و کریشنا ، دو جلوه از شناخته ترین و محبوبترین جلوه های خداوند در اعتقادات هندی هستند . هندی ها معتقدند که این دو جلوه خداوند ، برای راهنمایی بشر و کمک به او برای رهایی جاودانی می باشند .
? جلوه های سه گانه خداوند در دانش ودائی :
شیوا ، برهما ، ویشنو :
** شیوا جلوه ای از خداوند است که ناظر بر نیروهای مخرب میباشد . هندی ها معتقدند که در پایان هر عصری دنیا تجزیه میشود ؛ به این ترتیب که کهنه از بین میرود و راه را برای نو باز می نماید .
انرژی شیوا موجب میشود که قسمت های ضعیف از بین بروند و راه را برای رشد مثبت ها هموار سازد . یوگی ها این جلوه از خداوند را ستایش می کنند .
** برهما جلوه ای از خداوند است که مسولیت خلقت را بر عهده دارد .
** ویشنو جلوه ای خداوند است که مسول نگهداری جهان ، حفظ آرامش و نظم در جهان میباشد . هاری نام دیگر ویشنو است . افرادی که مسولیت هایی را در حکمرانی جهان دارند ، به این جلوه از خداوند گرایش پیدا می کنند . نارایانا نیز نام دیگری برای ویشنو است . باگاوان نیز کلمه ای به معنی لرد و برای اشاره به ویشنو می باشد .
? مادر دورگا :
نشان دهنده جلوه مادر گونه الهی است . ذات الهی فاقد کیفیت و بدون حد و مرز است ؛ در عین حال محل تجمع تمای کیفیات و حد پایان مرز نیکی هاست .
در حالی که جنبه های مذکر بسیار مهم هستند با این همه بایستی توسط جنبه های مونث تعدیل گردند ، مذکر و مونث مانند دو روی یک سکه هستند . بر اساس اعتقادات هندو ، برای شکل گرفتن این جلوه از خداوند ، آگاهی برهما ، شیوا و ویشنو به هم پیوسته اند . مادر دورگا را سوار بر پلنگی نشان میدهند که هشت بازو دارد و در دستهایش گل و اسلحه را برای احسان و محافظت از بشر حمل می نماید .
? مادر ماها لاکشمی :
لاکشمی جلوه ای از احسان و نیکی خداوند است و همانند ویشنو ، برای حفاظت و نگهداری از سه جهان می باشد . این جلوه از خداوند ، ثروت و فراوانی مادی و معنوی را به بشر ارزانی میدارد . این جلوه ی خداوند به صورت زن زیبایی که بر روی گل نیلوفر آبی ایستاده است نشان داده میشود . بازو های لاکشمی گشاده است و بیانگر بخشندگی بی حد خداوند است.
? مادر ساراسواتی :
این جلوه از خداوند ، عقل و دانش را به بشر ارزانی میدارد . کسانی که در زمینه هنر های خلاق و متنوع فعال هستند ، این جلوه از ذات الهی را ستایش می کنند .
? مادر کالی :
این جلوه از خداوند مسول تخریب و نابود سازی کیفیت های منفی در جهان فانی است .
** ماها کالی یکی از وحشت انگیز ترین جلوه های الهی است و نشاندهنده خشم خداوند است که بر اثر اعمال منفی انگیخته می شود .
? هانومان :
هانومان جلوه ای از کمال در اخلاص میباشد هانومان بزرگترین و بدون منیت ترین سرسپرده گان لرد راما است . در آیین هندو ، هانومان به عنوان نیمه الهی محسوب میشود . وی دارای قدرت و شهامت زیادی است .
? گایا تری مانترا :
ستایش در مقابل خداوندی که جهان را آفریده است و شایسته عبادت میباشد . خداوندی که مظهر دانش و نور ، و از میان برنده گناه و جهالت است ؛ باشد که بزرگی او موجب روشن بینی ما گردد .
6- ذکر تکرار مانترا ها :
? هر مانترا قدرت فوق العاده ای دارد . مانترا توده ای از انرژی تابان است و با ایجاد تغییرات فکری ، موجب تغییر شکل ذهن میشود .
? بر اثر تکرار مانترا ، ارتعاشات موزونی ایجاد میشود که موجب تنظیم ارتعاشات ناپایدار 5 لایه ( ناشی از فشار افکار روزانه ) میگردد . تکرار مانترا تمایلات طبیعی فکر را تنظیم کرده و به افزایش تمرکز ذهن کمک کرده ، روح را قوی میسازد .
? مانترا ها دعاهایی به زبان سانسکریت هستند . تکرار مانترا ها موجب میشود تا ارتعاشات حاصل ، از سطح کلام به سطح ذهن و رسیده ، از مرحله تلپاتی بگذرد و به سطح خالص انرژی فکری برسد .
از بین تمام زبان های موجود و رایج در دنیا ، زبان سانسکریت از بقیه به زبان تلپاتی نزدیکتر است ، زیرا نزدیکی زیادی با 50 صدای اولیه در تلپاتی دارد . ( توضیح اضافی : زبان تلپاتی از 80 حرف خالص و مشترک در بین تمام گونه های بشر تشکیل شده که حدود 50 حرف آن به صورت کلامی هستند ، حروفی مانند : ددی ، ماما ، دد ، ات و … که عموما در بین نوزادان رواج دارند . از آنجایی که بحث ما به تلپاتی مربوط نمیشود از توضیح بیشتر خود داری میکنم . )
50 حرف اولیه مستقیم ترین راه برای ایجاد تلپاتی و رسیدن به تجربیات ماورایی هستند .
در راه معنویت ، خواه از طریق اخلاص یا از راه جنانا ، قدرت تکرار مانترا و کمکی که این تکرار برای پیشرفت به سالک مینماید ، بسیار زیاد است و هیچ سالکی نمتواند پیشرفتش را بدون کمک آن عملی سازد . در همه مذاهب ، اعم از مسیحی ، بودیسم ، اسلام ، هندو و سایر ادیان گفته شده است که از شمارش دانه های تسبیح حتی در حال راه رفتن ، استفاده شود تا تکرار ذکر قطع نگردد .
چند نمونه از داستان های در مورد اثرات ذکر گفته اند به شرح زیر است :
? وال میکی که ((برهمن)) بود ، به صورت دزدی قطاع الطریق و آدمکش بی رحمی در آمد ، (( سیج نارادا )) ، بر او ظاهر شد و از او خواست تا راما ناما ، را به عنوان ذکر مانترای خود برگزیند و آنرا تکرار نماید . باتوجه به اینکه وال میکی ، در زندگی روزمره خود جانی ، دزد و بزهکار بود ، حاضر نبود کلمه راما که در اعتقاد هندو به معنی خدا است را بر زبان آورد با توجه به اینکه کلمه مورد استفاده او مارا مارا ، به معنی بکش - بکش بود ، سیج نارادا ، از او خواست تا کلمه مارا را تکرار نماید . از آنجایی که مارا بر اثر تکرار زیاد و پشت سر هم ، به راما تبدیل میشود .
وال میکی دزد در انجام این ذکر بسیار جدی بود و در نتیجه تکرار این ذکر به درجه اشراق رسید و یکی از سیج های بزرگ و شاعر بسیار معروفی شد که نوشته اصلی کتاب معروف رامایانا که از معروفترین آثار هندوست ، از وی میباشد .
? تایاگا برهمن موسیقی دان و مقدس از جنوب هند که در سال 1759 به دنیا آمده است ذکرش مانترای راما بود و آن را به دفعات بسیار زیادی تکرار مینمود ؛ در نتیجه به صورت شاعر و موسیقیدان در آمد . وی درویش بسیار مورد احترامی بود که در خیابان ها میگشت و آوازهای مربوط به راما را میخواند و منحصرا بر اثر ذکر و تکرار مانترایش به درجه اشراق رسید .
خداوند برای نشان دادن بزرگی او به دنیا چنین پیش آورد که او جسد مرده ای را که در مقابل آن بستگانش به شیون و زاری مشغول بودند ، لمس کرد و مرده به زندگی بازگشت .این اتفاق هنگام زیارت او از تیروپاتی اتفاق افتاد .
? سو آمی رامادا ، از کانهان گاد بر اثر ذکر و تکرار مانترای راما ناما ، به درجه اشراق رسید .
? تکرار نام دیتی ، به مدت یکساعت در صبح و یکساعت در شب و به مدت چند ماه ، موجب میشود که فرد به آن عادت کند و آنرا به صورت ناخود آگاه در هنگام کار و در مواقع مختلف تکرار نماید . بعد ها فرد جلوه ای از خداوند را میبیند و به این ترتیب بیشتر تشویق میشود تا مانترا را تکرار نماید و بر اثر تکرار ، شروع به شنیدن صداهایی میکند و ذهنش تدریجا به سوی منشا ( قلب ) معطوف میشود ؛ به این ترتیب از راه اخلاص به راه جنانا کشانده میشود .
در حدود سال 1946 خانم و آقای خانا از منطقه کامپور همراه با فرزندان خود به مدت سه ماه در نزدیکی اشرام ماهاریشی اقامت گزیدند و هر روز صبح و شام به هال می آمدند . در هنگام بازگشت ، خانم خانا از شری باگاوان سوال نمود که باتوجه به مسولیت های خانوادگی و فرزندانی که دارد ، چه نوع تمرینی را برای پیشرفت معنوی خود انجام دهد ؟
شری باگاوان فرمودند ؛ مرتبا ، حتی در هنگام کار تکرار کن : من ، من ، من و بروشور مربوط (( به من که هستم ؟ )) را روزی یکبار بخوان ، همین کافی است .
تکرار مانترای من در طی انجام کارها افکار را از ذهن دور نگه میدارد . در زمان فراغت و بی کاری تکرار آن موجب میشود تا ذهن به طور ناخود آگاه به منشا من ، جایی که استراحت گاه ذهن و منشا آن است کشانده شود . بنابراین ذهن تدریجا و به مرور زمان از میان رفته و ارتباط مستقیم با منشا من حاصل میگردد . در ابتدا وقتی مطلب مربوط به من که هستم ؟ خوانده میشود ، فرد برداشتی سطحی از آن پیدا میکند ، با تکرار در خواندن مطلب ، پیشرفت در مدیتیشن حاصل میشود و فرد به تدریج از نظر معنوی شکوفا شده و به درک عمیق از خود میرسد و در تمرین هایش نیز پیشرفت قابل توجهی می نماید .
? در مورد نحوه تکرار مانترا ، (( سوآمی رامادا )) میگوید : تکرار مانترا نمی بایستی فقط از زبان باشد بلکه ذره ذره وجود انسان باید این مانترا را باور داشته و تکرار نماید.
7- خواب
خواب چیست ؟
خواب مرحله ای است که هر روز با میل به آن پناه میبریم . خواب مرحله ای است که در آن فکر وجود ندارد ، شیئی وجود ندارد ، دنیای و اختلافی وجود ندارد .
خواب حالت طبیعی شادی است . هر انسانی دوستدار خوابیدن است و خود را با شادی برای خوابیدن آماده میسازد ، زیرا در خواب تجربه شادی خالص را خواهد داشت . شاید به همین دلیل است که اگر کسی را از خواب بیدار نماییم وی را بر آشفته خواهیم دید و اگر کودکی را از خواب بیدار نماییم ، عکس العملش گریستن باشد . خواب بدون رویا یا خواب عمیق ، را ((شادی خدایان)) نامیده اند .
خواب عمیق ، تجربه ((هستی خالص)) است .چنین خوابی نشاندهنده دو چیز میباشد ؛
? عدم آگاهی از جهان نسبی ، که حاصل عدم دانش نسبی از اشیاء میباشد .
? شادی ناشی از خواب عمیق ، که حاصل عدم وجود افکار جوشان میباشد .
در خواب عمیق بشر از هر نوع مالکیتی مبرا است ، حتی از وجود جسم خود نیز بی خبر است و از این عدم آگاهی نه تنها ناراضی نیست ، بلکه کاملا خوشحال و راضی هم میباشد . نتیجه اینکه ؛ شادی در ذات بشر است ، همه در آرزوی خواب عمیق هستند .
خواب عمیق مرحله عدم دوگانگی است ، خواب عمیق نشاندهنده فراموشی همه ختلافات است و این فراموشی به تنهایی موجب شادی است . اگر کمی دقت کنید خواهید فهید که چگونه انسانها با حوصله و دقت فراوان بستر خود را مهیا می کنند تا این شادی را کسب نمایند ، بستر راحت ، بالش های نرم ، محیط آرام و… همه نشاندهنده خواسته بشر برای خواب عمیق و رهایی از حالت بیداری است .
برای انسان معمولی همه زندگی مرحله بیداری است و کلیه فعالیت او در آن خلاصه میشود . وی خواب را نتیجه طبیعی بیداری طولانی و فشار ناشی از آن میداند ، همچنین خواب را (( مرحله تیرگی ذهن )) میداند ، در مرحله بیداری ، فرد از جسم خویش آگاه است و از این طریق تسلیم افکار ، اشیاء و رسیدن به هدف هایی میشود . این تسلیم نفس شدن او را گرفتار فعالیت هایی میکند ، زیرا اعضا 5 گانه حسی با بیرون در تماسند . این ارتباط بین آگاهی نسبی در مرحله بیداری و آگاهی خالص مربوط به هستی واقعی ، انسان را وابسته به مرحله بیداری می سازد .
انسان معمولی به اشتباه تصور میکند که در حالت بیداری کاملا از خود آگاه و در حالت خواب کاملا از خود بی خبر است . ماهاریشی در این مورد به روشنی میگوید : رویا مخلوطی از تجربه بیداری ( جاگرات ) و خواب ( سوشو پتی ) میباشد . رویا بر اثر تاثیرات ( ساماس کارای ) دوران اتفاق می افتد و جز اینکه در حالت بیداری تجربه ای از سطوح درشت و در رویا تجربه ای از سطوح ظریف را داریم ، تفاوت آنچنانی بین بیداری و رویا موجود نیست .
در حالت بیداری ، فکر مربوط به من وجود دارد ؛ من این چنین هستم ، من آدم خوبی هستم ، این تشخیص خود به عنوان من یا جسم در خواب وجود ندارد ، بنا بر این در خواب چیزی به نام من وجود ندارد و درست قبل از بیدار شدن ، فکر و باور مربوط به من ظاهر میشود ؛ حتی احساس مربوط به وجود جسم نیز فقط بعد از فکر مربوط به من پدیدار میگردد.
اختلافات اساسی بین بیداری و خواب :
? وجود فکر مربوط به من ، در بیداری و عدم این فکر ، در خواب میباشد .
? فکر در مورد من تمام دانش اشیاء را نیز در بر میگیرد که این فکر در خواب وجود ندارد .
آیا مفهوم آن اینست که ما در هنگام خواب وجود نداریم ؟ یا در هنگام خواب مرده ایم ؟
مطلقا خیر . زیرا پس از بیداری از خواب عمیق ، همه می گویند ؛ از خواب شب قبل بسیار لذت بردم و فرد احساس طراوت و شادابی بسیاری دارد .
تجربه خواب و بیداری هر روز برای هرکسی تکرار میشود ، در بیداری ، چشم ظاهری فرد مورد استفاده قرار میگیرد که با آن تنها اشیاء را میبیند . در مرحله خواب ، چشم درونی عمل میکند و فقط این چشم قادر است حقیقت جاودانی که در آفرینش موجوداست را بررسی نماید .
اگر بتوانیم آگاهی زمان بیداری و شادی زمان خواب را با هم داشته باشیم ، به حقیقت هستی رسیده ایم . ماهاریشی این را به ما آموزش می دهد :
? در مرحله بیداری ؛ بدن نام ها و اشکال درشت را مشاهده میکند.
? در خواب ؛ جسمی که بر اثر ذهن به وجود آمده ، تراوشات ذهن و نام ها واشکال مربوط به آن را مشاهده میکند .
? در خواب عمیق ؛ تشخیص هویت دادن با جسم از بین میرود و مشاهدات توسط چشم سوم صورت میگیرند . همین تجربه مربوط به خواب عمیق را در حالت (( ترانس سن )) مشاهده میکنیم که فرد تجربه حقیقت نهایی را خواهد داشت که با همه چیز در موافقت و همسویی خواهد داشت .
? در خواب معمولی ؛ فکر وجود ندارد ، آگاهی نیز مطرح نیست .
? در بیدار خوابی ؛ فقط آگاهی خالص وجود دارد و فکری وجود ندا رد ؛ به همین دلیل آنرا بیداری در عین خواب نامیده اند . مفهوم دیگر آن اینست ؛ خوابی که مملو از آگاهی است .
? چگونه میتوان این تجربه ی بیداری در عین خواب را کسب نمود ؟ در خواب با خویشتن خویش ، در وحدت و یگانگی هستیم . با فکر من ، که دانش اشیاء و ذهن را بهمراه دارد از خواب بیدار میشویم ، پس ذهن حالت بیداری را اداره میکند . شادی بی پایان خواب ، در حالت بیداری از بین میرود ؛ زیرا ذهن آشکار شده و فکر من آغاز میشود . ذهن و (( منیت )) موجود در بیداری ، مانع از ادامه شادی که در خواب وجود دارد میشوند. اگر بتوانیم ذهن و منیت را کنار بزنیم ، شادی خواب را بیداری بدست خواهیم آورد .
ماهاریشی در این مورد میگوید : فکر من ، وسیله ای است که میتواند ما را به منشا وجودمان متصل نماید ، زیرا فقط من ، واقعیت وجود و هستی مارا میشناسد .
ماهاریشی میگوید : همانطور که سگی صاحبش را بو میکشد و پیدا میکند ، فکر من هم ما را به خویش خواهد رساند و سوال من که هستم ؟ مانند کلیدی است که برای یافتن خویش بکار خواهیم برد . سوال من که هستم ؟ دیوار بین مرحله بیداری و خواب را می شکند و فرد را وارد مرحله بیداری در عین خواب که حالت واقعی وجود ما است مینماید .
مرحله بیدار خوابی حالتی است که پر از دانش میباشد ، در این مرحله فعالیت به صورت خود به خود و کامل انجام میشود ، زیرا در این مرحله جهان آفرینش ، من ، میباشد نه جسم ما .
فکر کردن در این مرحله توسط قلب خورشید انجام میشود نه توسط ذهن ماه . این مرحله ی بیدار خوابی ، آگاهی مطلق است که مثل نوری جاوید برای همیشه در درون قلب میدرخشد . ماهاریشی قلب را مرکز درخشش نور قرار داده است ؛ در طی سه مرحله بیداری رویا و خواب ، فقط قلب به تنهایی میدرخشد . در حالی که در خواب ، درخشش این نور به صورت پنهان و ناخود آگاه است ؛ این نور در مرحله بیداری بازتابی محدود و ناچیز دارد ، مانند نور مهتاب . در اینجا یکی از توضیحات در مورد احتیاج و تاثیر بررسی در خویش را ذکر میکنیم : ماهاریشی میگوید این بررسی باعث کشف چیزی در درون شما ( قلب ) میشود که در پس ذهن است . اگر این معما را کشف کنید ، به پاسخ کلیه سوالهایتان رسیده اید .
تمام تمرینات برای خلاصی از از این دو سوال است :
1- توهم اینکه شما بدن هستید ؟
2- توهم اینکه شما ذهن هستید ؟
این دانش که من که هستم ، همیشه در عمق وجود دارد ؛ فقط بایستی دو سوال فوق را پاسخ دهیم ، هستی و وجود واقعی ما یعنی قلب زمینه ای است برای سه تجربه : خواب ، بیداری و رویا .
درست مانند پرده سینما ، که برای زمانی تصاویری به نمایش در می آورد ، پرده سینما همیشه و دائما در آنجا هست و گاهی تصاویر بر روی آن منعکس میشوند . پرده یاد آور هستی مطلق و ماوراء همه چیز است . میتوانید این واقعیت را (( حالت هستی مطلق )) یا (( خود بزرگ )) بنامید .
تنها این حالت ، واقعی ، پایدار و همیشگی است . حالت های ، خواب ، فعالیت ، عدم فعالیت ، دانش و جهالت همگی به صورت تجربیات گذرا هستند که بر روی آن منعکس میشوند . همانطور که در تزئینات ، کیفیت کار واقعی است و اشکال و فرم های مختلف تزئینات پدیده ای ظاهری هستند ، به همین صورت تنها هستی مطلق واقعی است و جسم ، زمان ، مکان و مراحل خواب ، رویا و بیداری جلوه های مختلفی از هستی هستند و وجود آنها وابسته به هستی مطلق است و خود به تنهایی وجود خارجی ندارند .
اگر فردی بتواند این مطلب را تجربه کند و خود را به صورت آگاهی تشخیص دهد ، به هدف نهایی رسیده است .